-
فقط عطر نفس هایت را میخواهم ...
شنبه 2 اردیبهشتماه سال 1391 18:33
گاهی وقت ها روی نیمکت تنهایی ام مینشینم آن زمان است که چشمهایم پر از غوغای رها شدن است تنها خواهش دلم حضور کسی است در کنار من روی این نیمکت بنشیند نه کلامی میخواهم نه نگاهی که محسور کند مرا تنها صدای آرام بخش یک نفس کافیست نفسی که مال توست همین...
-
عشق مجنون
سهشنبه 22 فروردینماه سال 1391 15:12
یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود خالی از جام الستش کرده بود گفت یارب از چه خارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای خسته ام زین عشق دل خونم مکن من که مجنونم تو مجنونم مکن مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو لیلای تو من نیستم گفت ای دیوانه لیلایت منم در رگت پیدا و پنهانت منم سال...
-
به یادت داغ بر دل می نشانم
پنجشنبه 10 فروردینماه سال 1391 10:54
به یادت داغ بر دل می نشانم ز دیده خون به دامن می فشانم چو نی ، گر نالم از سوز جدایی نیستان را به آتش می کشانم به یادت ای چراغ روشن من زداغ دل بسوزد دامن من ز بس در دل، گل یادت شکوفاست گرفته بوی گل ، پیراهن من همه شب خواب بینم ، خواب دیدار دلی دارم ، دلی بی تاب دیدار تو خورشیدی و من شبنم چه سازم نه تاب دوری و نه تاب...
-
سال نو مبارک
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 17:13
عطر نرگس، رقص باد. نغمه شوق پرستوهای شاد. خلوت گرم پرستوهای مست. نرم نرمک میرسد اینک بهار. خوش به حال روزگار. سال نو مبارک
-
در پــی تسـکیـ نـ ـم
جمعه 5 اسفندماه سال 1390 10:01
هر که آید گوید: گریه کن، تسکین است گریه آرام دل غمگین است چند سالی است که من می گریم در پی تسکینم ولی ای کاش کسی می دانست چند دریا بین ما فاصله است بین من و آرام دل غمگینم
-
دلـم ...
پنجشنبه 4 اسفندماه سال 1390 17:59
دلـم ... هنـوز .. خیس خورده ی نگاه توست ..!! نـازش بـدار ..! که نلغــزد .. از میان دستهایت ..!!
-
حال پریشانی دارم
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 23:51
حالی پریشان دارم ، غصه ای بی پایان دارم ، انگار گذشته های تلخ از خاطرم رفتنی نیست ، آن صحنه تلخ عشق فراموش شدنی نیست. کاش در دلم چیزی نماند از قصه تلخ عشق ، گهگاهی که تنها هستم اشک میریزم و خودم را سرزنش میکنم با خود میگویم روزی از یادم میرود خاطرات تلخ ، اما آنچه که میگویم تنها برای آرامش این دل است، از درون قلبم چه...
-
آتش حضور...
سهشنبه 18 بهمنماه سال 1390 11:22
سوز می آمد...سردم شد...! برف بود و برف... بافتم و بافتم... تارهای "رویا" را به جان پودهای "کمبود"... کم داشتمت...! بافتم... رج به رج... "خیالت" را... بر تن عریان "تنهاییم"... و...انگار بودی...! گرم که نه... آب شدم... از شرم حضورت...!
-
یک سال گذشت ...
دوشنبه 17 بهمنماه سال 1390 17:30
یک سال پیش این وبلاگ با نام «چیزی به نام عشق» شروع به کار کرد وبعد از مدتی به «واما عشق ...» تغییر نام داد وامروز با عنوان« شاعرانه» یک ساله شد اگر کاغذ برای ستایشت جایی داشته باشد و اگر قلم از جوهر عشق تهی نگردد تو را خواهم نوشت. ای هم راز قصه های ناگفته! به وسعت قلب دریایی ام برایت نغمه سر می دهم تو را خواهم نوشت ای...
-
هَـمیشه بـآید کَسـی باشد
یکشنبه 9 بهمنماه سال 1390 12:50
هَـمیشه بـآید کَسـی باشد کـــہ معنی سه نقطه هاے انتهاے جملههایَتـــ را بفهمد هَـمیشه بـآید کسـی باشد تا بُغض هایتــ را قبل از لرزیدن چـآنهات بفهمد بـآید کسی باشد کـــہ وقتی صدایَتــ لرزید بفهمد کـــہ اگر سکوتـــ کردے، بفهمد .... کسی بـآشد کـــہ اگر بهانه گیـر شدے بفهمد کسی بـآشد کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردے...
-
همیشه با تو ای ایران
پنجشنبه 6 بهمنماه سال 1390 01:14
معنای زنده بودن من، باتو بودن است نزدیک، دور سیر، گرسنه رها، اسیر دلتنگ، شاد آن لحظه ای که بی تو سراید مرا مباد! مفهوم مرگ من در راه سرفرازی تو، در کنار تو مفهوم زندگی ست معنای عشق نیز در سرنوشت من باتو، همیشه با تو، برای تو، زیستن
-
ســیـنــ ـه گـــ ـرداب
دوشنبه 12 دیماه سال 1390 18:20
همـرنگ گونه های تو مهتابم آرزوست چون باده ی لب تو می نابم آرزوست ای پرده پرده چشم توام باغ های سبز در زیر سایه مژه ات ، خوابم آرزوست دور از نگاه گرم تو،بی تاب گشته ام بر من نگاه کن که تب و تابم آرزوست تا گردن سپید تو گرداب رازهاست سرگشتگی به سینه ی گردابم آرزوست تا وارهم ز وحشت شبهای انتظار چون خنده ی تو مهر جانتابم...
-
شــاعــ ــرانـ ه هـا۱
جمعه 18 آذرماه سال 1390 19:18
سالها رفته است کز هر آرزو خالی ست آغوشم نغمه پرداز جمال و عشق بودم _ آه_ حالیا خاموش خاموشم یاد از خاطر فراموشم ................................................................................. همدلی کو؟ تا شوم همراه او، سر نهم هرجاکه خاطر خواه اوست! شاید از این تیرگی ها بگذریم می روم شاید کسی پیدا شود بی تو کی این...
-
خاطرات سوخته
شنبه 28 آبانماه سال 1390 00:40
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA حالی پریشان دارم ، غصه ای بی پایان دارم ، انگار گذشته های تلخ از خاطرم رفتنی نیست ، آن صحنه تلخ عشق فراموش شدنی نیست. اتاقی پر از شده از دود سیگار… این اعتیاد به خاطر تو نیست ، شاید به خاطر این روزگار است. کاش گذشته ها نیز دود شوند و به همین راحتی به هوا بروند. کاش در دلم...
-
صفیر
یکشنبه 22 آبانماه سال 1390 18:59
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA طبیبان را ز بالینم برانید مرا از دست اینان وارهانید به گوشم،جای این آیات افسوس، سرود زندگانی را بخوانید دل من چون پرستوی بهاریست ازین صحرا به ان صحرا فراریست شکیب او، همه در بی شکیبی ست قرار او همه در بیقراری ست دل عاشق،گریبان پاره خوشتر به کوی دلبران آواره خوشتر غم دل...
-
با تو بودن را میخواهم
دوشنبه 18 مهرماه سال 1390 22:33
با تو آغاز نکردم که روزی به پایان برسانم. عاشقت نشدم که روزی از عشق خسته شوم. با تو عهد نبستم که روزی عهدم را بشکنم. همسفرت نشدم که روزی رفیق نیمه راهت شوم. همسنفت نشدم که روزی عطر نفسهایم را از تو دریغ کنم. و با یاد تو زندگی نمیکنم که روزی فراموشت کنم. با تو آغاز کردم که دیگر به پایان نیندیشم. عاشقت شدم که عاشقانه به...
-
ای همراه بهترین روزهای زندگیم نبودنت را باور نمی کنم
شنبه 16 مهرماه سال 1390 15:55
ای همراه بهترین روزهای زندگیم نبودنت را باور نمی کنم با اینکه می دانم محال ترین آرزوی من بوده ای ای همسفر جاده تنهاییم دیری است که به امید با تو یودن نفس می کشم و به انتظار دیدار تو زنده ام با اینکه بارها گفته ای دیگر برنمی گردی ای هم درد با غصه هایم هنوز هم شریک لحظه های غم و شادی من هستی و من هنوز هم با کسی جز تو...
-
اگر تو نباشی...
سهشنبه 5 مهرماه سال 1390 21:14
میشنوی صدای تپش قلبم را؟ قلبم به عشق تو میتپد! میبینی اشکهای روی گونه ام را؟ این اشکها برای تو میریزد! ببین که چقدر برایم عزیزی ! ببین که چقدر دوستت دارم ! بیا در کنارم بنشین و برایم از عشق بگو ، یک بار بگو دوستم داری تا برایت بمیرم ، یک لحظه به چشمانم نگاه کن ، تا چشمهایم را فدای آن نگاه مهربانت کنم! حس میکنی که چه...
-
نرو....
سهشنبه 29 شهریورماه سال 1390 18:42
در آغوشم بگیر بگذار برای آخرین بار گرمی دستت را حس کنم و مرا ببوس تا با هر بوسه ات به آسمان پرواز کنم نگاهم کن و التماسم را در چشمانم بخوان قلبم به پایت افتاده است نرو لرزش دستانم و سستی قدمهایم را نظاره کن تنها تو را می خواهم بگذار دوباره در نگاهت غرق شوم و بگذار دوباره در آغوشت به خواب روم نرو ..... نگذار دوباره...
-
رویای با تو بودن
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1390 22:46
رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمی توان سرود. با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه در تاریکی نداشتند و ..... ومن همچون قایقی شکسته در آغوش بیکران دریای بی کسی به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و میمانم تا ابد و تا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از...
-
داستان احساسی(شکلات تلخ)
جمعه 21 مردادماه سال 1390 01:33
چشمانش پر بود از نگرانی و ترس لبانش می لرزید گیسوانش آشفته بود و خودش آشفته تر - سلام کوچولو .... مامانت کجاست ؟ نگاهش که گره خورد در نگاهم بغضش ترکید قطره های درشت اشکش , زلال و و بی پروا چکید روی گونه اش - ماماااا..نم .. ما..مااا نم .... صدایش می لرزید - ا .. چرا گریه می کنی عزیزم , گم شدی ؟ گریه امانش نمی داد که...
-
همیشه در قلب منی
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 14:36
-
من چه کنم...
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 14:35
من چه کنم خیال تو منو رها نمی کنه اما دلت به وعده هاش یه کم وفا نمی کنه من ندیدم کسی رو که مثل تو موندگار باشه آدم خودش رو که تو دل اینجوری جا نمی کنه
-
تنهایم مگذار...
شنبه 25 تیرماه سال 1390 13:26
تنها برای چشمان تو مینویسم تا بدانی محبت و عشق را در چشمان تو آموختم وبا تو آغازکردم بهترین صدای زندگی ام صدای شنیدن توست وقشنگترین لحظه ی زندگی ام لحظه ی دیدن توست تنهایم مگذار...
-
ضربان معکوس
پنجشنبه 9 تیرماه سال 1390 16:47
تنها امید من که نا امیده امیده من دوباره ته کشیده لحظه به لحظه فکر نا امیدی این لحظات امونم و بریده اون که می گفت با دستای دل من از قفس بی کسی آزاد شد چی شد که با گریه ی من شاد شد با شبنم اشک من آغاز شد از وقتی رفت یه روز خوش ندیدم خواستم دلم یه گوشه ای بمیره خسته شدم چه انتظار سختی یکی بیاد جون من و بگیره قلب من از...
-
نفس های دلتنگی...
پنجشنبه 19 خردادماه سال 1390 17:46
ترسم که قلم شعله کشد صفحه بسوزد با این دل تنگم به عزیزم چه نویسم نفس های دلتنگی ... دلتنگی آمده تا بگوید به یادت هستم اشکهایم جاری شده تا بگویم خیلی دوستت دارم حس و حال مرا خودت میدانی ، آنچه که قلب مرا به این روز انداخته را خودت میدانی تو خودت میدانی چقدر برایم عزیزی ، خودت میدانی و اینگونه مثل من به عشق دیدنم...
-
شب آرزوها
پنجشنبه 19 خردادماه سال 1390 16:02
الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان . الهی ضعیفان را پناهی . قاصدان را بر سر راهی . مومنان را گواهی . چه عزیز است آن کس که تو خواهی . الهی ای خالق بی مدد و ای واحد بی عدد، ای اول بی هدایت و ای آخر بی نهایت . ای ظاهر بی صورت و ای باطن بی سیرت، ای حی بی ذلت و ای معطی بی فطرت...
-
عشق...
سهشنبه 17 خردادماه سال 1390 23:06
عشق آرامش دلهاست اگر بگذارند زندگی با تو چه زیباست اگر بگذارند ای نگاه تو پرستوی پیام آور عشق چشم تو چشمه رویاست اگر بگذارند.
-
زیباترین...
یکشنبه 15 خردادماه سال 1390 12:33
زیباترین نگاه٬ نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود... زیباترین سخنی که شنیدم٬ سکوت دوست داشتنی تو بود... زیباترین احساساتم٬ گفتن از دوست داشتن تو بود... زیباترین انتظار زندگیم٬ حسرت دیدار تو بود... زیباترین لحظه زندگیم٬ لحظه با تو بودن بود... زیباترین هدیه عمرم٬ محبت تو بود... زیباترین تنهاییم٬ گریه برای تو بود... زیباترین...
-
به دلم مانده...
جمعه 6 خردادماه سال 1390 11:40
به دلم مانده که یک بار از سوی تو محبت ببینم برایم آرزو شده که یک کلام عاشقانه، از سوی تو بشنوم به تو دلبستم ، من عاشقی دلشکسته هستم تا چشمانم را باز میکنم تو را یاد میکنم ، تا میخواهم چشمانم را بر روی هم بگذارم یاد تو نمیگذارد که آرام بخوابم، اگر هم شبی با آرامش میخوابم خواب تو را میبینم حتی دیدن تو در خواب نیز مرا...